به گزارش دنیای بورس به نقل از اکوایران، صنعت در اقتصاد ایران همواره نقشی دوگانه ایفا کرده است؛ از یک سو موتور محرک اشتغال و ارزشافزوده و از سوی دیگر وابسته به واردات کالاهای واسطهای و مواد اولیه بوده است.
بررسیهای تازه مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که در دو دهه اخیر، الگوی ارزبری و ارزآوری محصولات صنعتی کشور تغییرات قابل توجهی را تجربه کرده است. برخی صنایع با وجود وابستگی پایین به واردات، سهم چشمگیری در تأمین درآمدهای ارزی داشتهاند، در حالیکه گروهی دیگر با ارزبری بالا و ارزآوری اندک، به نقطه ضعف تولید تبدیل شدهاند. مرور این دادهها تصویر روشنی از میزان رقابتپذیری و جایگاه واقعی صنایع ایران در بازارهای جهانی به دست میدهد.
اینکه برخی صنایع ارزبری بالایی داشته و درآمد ارزی پایینی را به همراه آوردهاند، بیانگر این امر است که فرایند تخصیص ارز و نیروهای بازار به درستی عمل نکردهاند. بنابراین به نظر میرسد سیاستگذار باید با رجوع به نیروهای بازار آزاد و ایجاد شرایطی مناسب که مشوق تولید باشد، به حمایت از صنایع کشور اقدام کند.
تحلیلی بر صنایع ارزبر و ارزآور محصولات صنعتی در ایران
دادههای مرکز پژوهشهای مجلس حاکی از آن است که محصولاتی مانند مواد نفتی، شیمیایی و فلزات پایه در عین اینکه ارزبری و وابستگی به واردات پایینی داشتهاند، با اینحال سهم زیادی از درآمدهای ارزی را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، روند مخارج ارزی چه به صورت اسمی چه حقیقی کاهشی بوده و در مقابل روند درآمدهای ارزی حقیقی صعودی برآورد شده است.
از طرف دیگر براساس بررسیهای بال پژوهشی مجلس، از سال 1381 تا 1400 میزان پیچیدگی محصولات اقتصاد ایران و رقابتپذیری این محصولات کاهش یافته و کالاهای نسبتا پیچیدهتر با کالاهای متوسط و سادهتر جایگزین شدهاند.
در این مدت که اقتصاد ایران با حجم زیادی از تحریمها مواجه بوده، احتمالا کاهش ارزبری در کوتاهمدت نشانگر مشکلات در تامین مواد اولیه و اقلام واسطهای و در بلندمدت بیانگر تطبیق صنایع با شرایط تحریمی است. میتوان گفت صنایعی که در این میان نتوانستهاند با فشار تحریم کنار بیایند در بلندمدت احتمالا سطح فعالیت خود را کاهش داده و یا به کل تغییر کاربری دادهاند.
همچنین اینکه تولید برخی محصولات ارزبری بالایی داشته و در مقابل ارزآوری پایینی را به همراه آورده میتواند حاکی از نشانههایی نگران کننده برای اقتصاد ایران باشد. در واقع این رخداد بیانگر کارا نبودن و عقب افتادگی صنایع ایران در بازار جهانی است.
چه محصولاتی در کوتاهمدت بیشتر از همه به واردات کالاهای واسطهای وابسته هستند؟
براساس دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، از سال 1381 تا 1400 در مقیاس کوتاهمدت نسبت ارزبری به ارزش افزوده محصولات تولیدی شامل وسایل نقلیه موتوری و تریلر بالاترین مقدار را داشته است. در واقع نزدیک به 50 درصد ارزش افزوده این اقلام به صورت کالای واسطهای وارد کشور میشود. بعد از این گروه ساخت محصولات رایانهای، الکترونیکی و نوری قرار گرفته که بین 40 تا 50 درصد ارزش افزوده این محصولات، کالای واسطهای وارد میشود. در مقام سوم تولید سایر تجهیزات حمل و نقل است که نزدیک به 40 درصد ارزشافزوده این محصولات به صورت مواد اولیه و واسطهای با ارز و از خارج کشور وارد میشود.
در انتهای این لیست نیز تولید سایر فرآوردههای معدنی غیرفلزی، تولید مواد شیمیایی و فرآوردههای شیمیایی و تولید کک و فرآوردههای حاصل از پالایش نفت قرار گرفتهاند که سهم ارزبری این محصولات از کل ارزش افزوده کمتر از 10 درصد برآورد شده است.
منسوجات در صدر ارزبری بلندمدت
سهم ارزبری بلندمدت محصولات صنعتی از ارزشافزوده در فاصله سالهای 1381 تا 1400 نیز توسط بال پژوهشی مجلس مورد بررسی قرار گرفته است. آمارها حاکی از آن است که بیشترین سهم ارزبری محصولات صنعتی از کل ارزشافزوده به تولید منسوجات تعلق گرفته است. به طوری که سهم ارزبری این اقلام در بلندمدت نزدیک به 8 درصد از ارزش افزوده آنها را تشکیل داده است. در مقام دوم تولید کاغذ و فرآوردههای کاغذی قرار گرفتهاند که بین 3 تا 4 درصد از ارزش افزوده این محصولات به کالاهای واسطهای وارداتی وابسته است. در شاخص ارزبری، بعد از این دو گروه نیز تولید فرآوردههای لاستیکی و پلاستیکی است که بین 2 تا 3 درصد از مقدار ارزش افزوده خود را به صورت کالای واسطهای از خارج کشور تامین میکند.
در مقابل نیز تولید فلزات پایه، وسایل نقلیه موتوری، تولید مواد شیمیایی و فرآوردههای شیمیایی و تولید کک و فرآوردههای حاصل از پالایش نفت هستند که در میان گروههای مختلف محصولات صنعتی، پایینترین میزان ارزبری از کل مقدار ارزش افزوده را به خود اختصاص دادهاند. به زبان اعداد مخارج ارزی محصولات مورد اشاره کمتر از یک درصد از کل ارزشافزوده را تشکیل داده است.
وضعیت ارزآوری محصولات صنعتی از سال 1381 تا 1400
دادههای بال پژوهشی مجلس نشان میدهد که تولید مواد خام در فاصله سالهای 1381 تا 1400، بیشترین مقدار ارزآوری را داشتهاند. به بیان دقیقتر تولید کک و فرآوردههای حاصل از پالایش نفت بالاترین سهم ارزآوری از ارزش افزوده را به خود اختصاص داده است. صادرات این محصولات بیش از دو برابر ارزش افزوده آنها برای اقتصاد کشور درآمد ارزی ایجاد کرده است. در رتبه دوم تولید مواد شیمیایی و فرآوردههای شیمیایی قرار گرفته که بیش از 80 درصد ارزش افزوده خود ارزآوری داشتهاند. در رتبه سوم نیز تولید چرم و فرآوردههای وابسته به آن هستند که میزان درآمد ارزی که به ارمغان آورده نزدیک به 80 درصد ارزش افزوده خود است. همچنین تولید فلزات پایه و بعد از آن تولید صنعتی در رتبههای بعدی نسبت ارزآوری به ارزش افزوده محصولات بخش صنعت قرار گرفته است.
تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر، فرآوردههای توتون و تنباکو، ساخت محصولات رایانهای و الکترونیکی و تولید مبلمان کمترین مقدار ارزآوری به ارزش افزوده را به خود اختصاص دادهاند. نسبت درآمدهای ارزی این محصولات به کل ارزش افزوده کمتر از 20 درصد محاسبه شده است.