ارزش گذاری و کاربردهای آن در حوزه های مختلف و روش محاسبه آن

در تعیین ارزش ذاتی، ارزش تمام دارایی های مشهود و نامشهود آن با استفاده از تحلیل بنیادی محاسبه می شود. 

ارزش گذاری یکی از مفاهیم کلیدی است که روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. در گذشته ارزش هر چیزی بیشتر به صورت ذهنی مشخص می شد ولی امروزه به منظور ارزش گذاری علاوه بر روش ذهنی، از یک سری روش های پیشرفته آماری و اقتصاد سنجی استفاده می شود و به همین دلیل ضرورت دارد تا دانش خودمان را در این حوزه افزایش دهیم. ارزش گذاری عبارتی می باشد که بیشتر در حوزه مالی مورد استفاده قرار می گیرد و منظور از آن تعیین ارزش فعلی یک دارایی، شرکت، سهم، کسب و کار یا هر چیز دیگری است که قابلیت تعیین ارزش دارد.

ارزش گذاری با استفاده از چه روش های انجام می گیرد؟

ارزش فعلی با توجه به روش مورد استفاده در محاسبه آن می تواند ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش منصفانه یا ارزش بازاری آن دارایی، شرکت و .. را مشخص کند. این روش های ارزش گذاری یک سری تفاوت هایی با هم دارند که در تحلیل ها دقیقا باید مشخص کنیم که منظورمان کدام ارزش است. مثلا ممکن است یک تحلیل گر، مدیریت یک شرکت، ترکیب ساختاری سرمایه شرکت، درآمدهای آتی مورد انتظار و ارزش بازاری دارایی ها را در تحلیل خودش لحاظ کند.

در تعیین ارزش ذاتی، ارزش تمام دارایی های مشهود و نامشهود آن با استفاده از تحلیل بنیادی محاسبه می شود. ارزش اقتصادی عبارت از حداکثر ارزش یا قیمتی است که خریداران یا سرمایه گذاران حاضرند برای یک دارایی پرداخت کنند. ارزش منصفانه و ارزش بازاری هم مفاهیم نزدیک به هم هستند با این تفاوت که ارزش منصفانه قیمت منطقی از دیدگاه فعالان بازار و مورد توافق خریدار و فروشنده است در حالیکه ارزش بازاری از طریق برابری عرضه و تقاضا تعیین می شود.

در فرآیند تعیین ارزش یک شرکت مواردی از قبیل مدیریت شرکت، سهام سرمایه، دارایی های نامشهود، بدهی شرکت، اوراق قرضه، حقوق صاحبان سهام، وضعیت درآمد شرکت در آینده و ارزش دارایی های شرکت مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. همچنین در ارزش گذاری کسب و کار و دارایی ها از روش هایی همانند روش مبتنی بر درآمد، هزینه، بازار و یا ترکیبی از این روشها (که پیچیده تر می باشند) استفاده می شود.

معمولا مدل هایی که در ارزش گذاری شرکت ها و دارایی استفاده می شوند عبارت از ارزیابی بر اساس دارایی های شرکت، ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت، ارزیابی بر اساس جریانهای نقدی تنزیلی و ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسه ای می باشند.

لزوم محاسبه ارزش

یک سری از دلایل مهم ارزش گذاری عبارت از یافتن ارزش معامله، جذب سرمایه، ادغام و تملیک یا همکاری مشترک هستند. ارزش معامله زمانی مطرح می شود که یک فردی بخواهد ارزش یک شرکت را تعیین کند و آن شرکت یا بخشی از سهام آن را بخرد.

در حین خرید سهام بحث تعیین ارزش سهام شرکت مطرح می شود؛ فعالان بازار سرمایه همواره به دنبال پیدا کردن دارایی ارزان هستند. دارایی ارزان عبات از دارایی می باشد که در بازار، ارزش کمتری نسبت به ارزش واقعیش دارد و در واقع سهم ارزنده ای می باشد. در فرآیند تعیین ارزش سهم، تحلیل گر باید از کسب و کار شرکت اطلاعات کافی به دست بیاورد، عملکرد آتی شرکت را پیشبینی کند، روش سرمایه گذاری مناسب را انتخاب کند، پیشبینی از عملکرد آتی شرکت را به ارزش تبدیل کند و در نهایت از نتایج بدست آمده استفاده کند.

به طور کلی روش هایی که در بحث ارزش گذاری سهام مطرح هستند شامل روش مطلق یا مستقل و روش نسبی یا قیاسی می باشند. روش مطلق یا بنیادی عبارت از بررسی اطلاعات مختلف در صورت های مالی است که بر جریان های نقدی، سود سهام، نرخ رشد و ارزش دارایی های مشهود تاکید دارد و مدل هایی همانند تنزیل سود نقدی، تنزیل جریانات نقدی و خالص ارزش دارایی ها در این گروه قرار دارند.

در روش نسبی یا قیاسی بر مقایسه وضعیت یک شرکت با سایر شرکت ها تاکید می شود. به همین دلیل در این روش معیار صرفا ارزش ذاتی و واقعی شرکت نخواهد بود بلکه وضعیت شرکت با سایر شرکت ها هم مقایسه خواهد شد. رایج ترین روش مورد استفاده در این حوزه روش نسبت قیمت به سود یا p/e می باشد.

بحث جذب سرمایه بیشتر در حوزه ارزش گذاری استارت آپ مطرح است. مهمترین خصوصیت بخش استارت آپ عبارت از پتانسیل رشد آن می باشد که عوامل مختلفی از قبیل ارزش پیشنهادی، حوزه فعالیت، اندازه بازار، سهم بازار، قدرت تیم و سایر عوامل در تعیین آن نقش دارند.

فرض کنید که یک فردی بخواهد در یک استارت آپ سرمایه گذاری کند. در صورتیکه ارزش این استارت آپ (که با استفاده از روش های مختلفی همانند روش جریان های نقد تنزیل شده، روش ضرایب، روش کارت امتیازی و روش شیکاگو محاسبه می شود) چهار میلیارد تومن باشد و این فرد یک میلیارد تومن سرمایه گذاری کند، 20 درصد از سهم استارت آپ در مالکلیت این فرد قرار خواهد گرفت.

ادغام و تملیک زمانی مطرح می شود که دو یا چند شرکت به منظور هم افزایی از نظر گسترش فعالیت ها، کاهش هزینه ها یا سایر دلایل اقتصادی به یک شرکت تبدیل شوند و به عنوان یک شرکت واحد به ادامه فعالیت بپردازند. روش دیگری که شرکت ها در این شرایط استفاده می کنند، عبارت از همکاری مشترک و به اشتراک گذاری منافع می باشد که در این مواقع نیاز است فرآیند تعیین سهم و میزان مشارکت طرفین از قبل مشخص گردد.

چالش ها

مهمترین چالشی که در بحث ارزش گذاری مطرح است، عبارت از دسترسی به اطلاعات شرکت ها از جمله جریان های درآمدی فعلی و بالقوه، صورت های مالی، وضعیت فروش قبلی و پیشبینی شده، اندازه بازار و سهم از بازار، ارزش برند، عملکرد مدیران و سایر فاکتورهایی است که در تعیین ارزش شرکت تاثیر مهمی دارد.

چالش بعدی که در این حوزه مطرح است، عبارت از انتخاب روش ارزش گذاری است. همانطور که در بالا اشاره شد روش های متنوعی برای این منظور وجود دارند که هر کدام به یک نتیجه و در نهایت عدد متفاوتی منتهی می شوند.

در بحث تعیین استارت آپ ها هم یک سری چالش های بخصوصی وجود دارد که برای مثال می توان به اطلاعات تاریخی کم و غیر قابل اتکا در مراحل اولیه استارت آپ، داشتن دارایی فیزیکی کمتر، نداشتن مدل کسب و کاری قوی، نداشتن درآمد پایدار و ... اشاره کرد.

متیس همیار و همراه شما در مسیر تعیین ارزش

پیشرفت روش ها و همچنین افزایش پیچیدگی فعالیت های اقتصادی باعث شده است که تعیین ارزش واقعی شرکت ها، استارت آپ ها و غیره به دانش به روز و مهارت های خاص نیاز داشته باشد. سایت متیس با استفاده از کارشناسان خبره در حوزه ارزش گذاری می تواند به شما کمک کند تا با استفاده از به روزترین دانش موجود در این حوزه، بهترین تخمین و برآورد را در تعیین ارزش داشته باشید.

Submitted by honarkar on